شاید این سوال از نظر برخی چندان مهم نباشد و تصور کنند میدانند موسیقی چیست اما واقعیت این است که اندیشیدن به آنچه بدیهی فرض میکنیم همواره باعث کشف نکات تازه و درک بهتر میشود.
ابوعلی سینا میگوید: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری و چگونگی زمان بین نغمهها بحث میشود.
جمله ابن سینا تا حد زیادی بیانگر مشخصات موسیقی است. شاید نتوان به درستی تعریف جامع و کاملی ارائه داد اما میتوان مشخصاتی را برشمرد که اگر این مشخصات وجود داشته باشند پس آنچه با آن سر و کار داریم موسیقی است.
۱- موسیقی صوت است.
صدا یا صوت توسط ارتعاش بوجود میاید. ارتعاش میتواند توسط فلز، سیم و یا هوا به وجود بیاید و منتقل شود.
این ارتعاش به پرده گوش انسان میرسد و شنیده میشود.
ارتعاش پدیدهای زمانمند است به این معنا که موجی که توسط ارتعاش سیمهای یک ساز بوجود میاید لحظهای هست و لحظهای دیگر از بین میرود. پس موسیقی وابسته به زمان است.
۲- موسیقی دارای ملودی است.
قبل از اینکه ملودی را تعریف کنم بایستی در مورد یکی دیگر از ویژگیهای صوت توضیح دهم.
صوت همانند هر موج دیگری دارای بسامد (فرکانس) است یکای اندازهگیری بسامد با هرتز مشخص میشود که نام فیزیکدانی آلمانی است.
هر چقدر بسامد صدایی که میشنوید بزرگتر باشد صدایی که گوش ما احساس میکند زیرتر است و هر چقدر بسامد کمتر باشد صدا بمتر احساس میشود.
موسیقی از کنار هم قرار گرفتن همین صداها که نت خوانده میشوند ساخته میشود. حالا میخواهم ازمایشی را انجام دهید. در همان صفحه به صورت تصادفی بدون اینکه فکر کنید بر روی کلاویههای مختلف کلیک کنید. چه اتفاقی میافتد؟
شما نتهای مختلفی را مینوازید اما ایا آنچه شنیده میشود موسیقی است؟ مگر موسیقی از کنار هم قرار گرفتن نتها بوجود نمیآید؟
اینجا همان تعریفی که ابن سینا کرده است روشن میشود وقتی ابن سینا از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری صحبت میکند منظورش این است که نتهای موسیقی بر اساس اصول و قوانین مشخصی میتوانند در کنار هم قرار بگیرند تا صدایی که ما در نهایت میشنویم خوشایند و سازگار باشد.
اگر نتهای موسیقی به گونهای یکی پس از دیگری نواخته شوند و یا با هم ترکیب شوند که صدای زیبا و خوشایندی شنیده شود آنچه ایجاد شده است ملودی است.
۳ – موسیقی موزون است.
وزن در موسیقی چیست؟ همه ما با مفهوم وزن در موسیقی تا حدودی آشنا هستیم ولی شاید به دقت آن را بررسی نکرده باشیم.
بگذارید مثالی بزنم به نظر شما تفاوت شعر کلاسیک با نثر چیست؟ مهمترین تفاوت موزون بود شعر است اگر شما به مصرع یک بیت یک حرف اضافه کنید چه اتفاقی میافتد؟ احساس میکنید چیزی به هم ریخته است. اینطور نیست؟
در موسیقی هم این مساله کاملا صادق است. هر یک از نتهایی که میشنوید دقیقا مشخص است که برای چه مدت زمانی بایستی نواخته شوند. ایا قرار است یک نت موسیقی برای مدت یک ثانیه، دو ثانیه، کمتر و یا بیشتر نواخته شود؟
تمام اینها با دقت محاسبه میشود و توسط نوازنده اجرا میشود. به همین دلیل ابن سینا موسیقی را علمی ریاضی میداند.
۴ – موسیقی دینامیک دارد.
یکی از کمیتهای فیزیکی صوت شدت آن است. هر چقدر شدت صوت بزرگتر باشد صدایی که میشنویم بلندتر حس میشود.
در موسیقی از این کمیت فیزیکی برای بیان احساس بسیار استفاده میشود. برخی از نتهای موسیقی قوی اجرا میشوند و برخی دیگر ضعیف.
این شدت و ضعف در اجرای نتهای موسیقی زیبایی و یکتایی بی نظیری را ایجاد میکند.
شاید یکی از دلایلی که اجرای یک قطعه موسیقی هیچ گاه تکراری نمیشود و همیشه زیباست همین باشد که حتی یک نوازنده یک قطعه موسیقی را نمیتواند دو بار دقیقا مثل هم اجرا کند.